غزل  غزل ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

قدم به قدم با غزل ژیگولی مامان

دل گرفته من

سلام دوستای مهربونم الان که دارم آپ میکنم خونه مامانم هستیم. این چند روز افتضاح بود. چند تا اتفاق بد افتاده پ: 1) سه شب پیش که مهمون خونه مامان شوشو بودیم بعد از شام برگشتیم خونه دیدیم از آشپزخونه تا دم در خونه آب هست. یکی از لوله های آشپزخونه مشکل پیدا کرده بود و از صبح که رفتیم سرکار تا شب خونه رو آب برداشته بود. انگار که دنیا رو کوبیدن تو سرمون. حالا خسته و کوفته واستا آب حوض بکش. :( زنگ زدیم به بابای شوشو ببینیم پارو دارن آب فرش رو خارج کنیم که اونا هم اومدن کمک. از ساعت 12 تا 2.5 داشتیم آب جمع میکردیم. کلی گریه کردم. فردا صبح اش هم فرشهارو دادیم قالی شویی. کلی دپ شدم.   2) فردا سالگرد دختردایی عزیزمه. فرحناز عزیزم امیدو...
10 آذر 1392
1